تینــــــــــار

پیام های کوتاه
آخرین مطالبـــــ

۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «خاطره» ثبت شده است

مثل من

شنبه, ۱۵ شهریور ۱۳۹۳، ۰۵:۱۵ ب.ظ

گرفتــار که بشوی حالت تازه می شود مثل من

بعضی موقع ها نمی دانی که می خواهی یا نمیخواهی

اما خیالی نیست....

و دنیا جز خاطره ای .........

تمامـ سعی امـ اینه که خاطرات خوشی را برای خودمـ داشته باشمـ

چون زندگی حال است و خاطره....

......... و خاطره است که می ماند..........

خاطره واقعا یک واقعیت عجیب است

 

 

دکتـر همـ دکتـرهای قدیمـ

شنبه, ۳۱ خرداد ۱۳۹۳، ۰۳:۲۲ ق.ظ

دیشب از بس قلبمـ درد میکرد، رفتــــمـ درمونگاه پیش مثلا دکتر

بعد کلی بحث با منشی و ویزیت و ... رفتمـ داخل اتاق دکتر،

شروع کرده به سوال پرسیدن، میگه سرفه همـ میکنی، قلبت درد میگیره؟ میگمـ آره. ....... اومده یه شربت اکسپکتورانت برام نوشته تا دیگه سرفه نکنمـ. از وقتی رفتمـ داروخونه دواها رو گرفتمـ تا الان دارمـ حرس اینو میخورمـ، نزدیکه از دست این دکترا سکته بزنمـ. والا

دکتـــر همـ دکتــــرهای قدیـــــمـ

 

دیگه اگه همــ بمیرمـ پیش این دکتــر نمیرمـ ( ایشالا).


" حادثه ایـ تلخ اما شبیه "

کمیـــته انظباطی

سه شنبه, ۲۷ خرداد ۱۳۹۳، ۰۲:۵۲ ب.ظ

روزای آخر ساله (سال تحصیلی) میخوامـ یه خاطره بنویسمـ

عجیبــه، واقعا شهر عجیبیه. راستِ راست هم که راه بری بهت گیر میدن. انگار تنها راهش اینه که بهشون گیر بدی.

قضیــــه چیـــه؟

اوصیکم بتقوالله و نظم امرکم

قضیه از این قرار بود که، بله ک، یکی از دوستامـ ک 4 سال کارشناسی رو تو دانشگاه و خوابگاه با هم بودیمـ و الان هم ک ارشیدمـ تو همین دانشگاه(تهران)، با  کارت دانشجویی من وارد خوابگاه شد. حراست همـ ک ما رو میشناخت (یعنی هم منو و هم دوستمو، گفتم ک اشتباه نشه ک)، بهش گیر میده میگه ک کارت خودت نیست و کارت ما رو ضبط میکنه. چشتون روز بد نبینه باور کنید 3 بار از کمیته انضباطی برا من نامه اومد اونمـ محرمانه. به قول خودم از کهریزک دانشگاه. البته اوایلش سخت بود، این آخرا دیگه عادت کرده بودمـ. دیگه نامه ای ک میومد میخندیدمـ. گذشت هرچند سخت بود. خدا رو شکر آخرش بعد اینکه رفتمـ از خودم دفاع کردمـ، مورد رافت اسلامی قرار گرفتمـ و ما رو بخشیدند. حالا خدا رو شکر پای چوبه دار نکشوندن ما رو. کی می خواست باور کنه. واقعا به اینا میگن حراستا. برید دست مسئولای حراست دانشگاه خودتونو ببوسید.