تینــــــــــار

پیام های کوتاه
آخرین مطالبـــــ

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «عشق» ثبت شده است

شهیـــد گمنـــامـ

پنجشنبه, ۲۹ خرداد ۱۳۹۳، ۰۴:۵۷ ب.ظ

نوشته بود روی قله ی تاریخـ

روی اوج عالَمـ و عالِمـ

با لطافتی خاص و دلــربا

واژه ای را که قدسیان همـ نمی فهمند

واژه ای را که تنها عشق می فهمد

مادری جان سوختــــه می فهمد

مادری که 25 سال است می فهمد

"شهید گمنـــامـ"

که پر از شور و شعور است

و شعف حضورش همه را می میراند

اقیانوسی ست آرامـ

کوهی ست استــوار

آسمانی ست دست نایافتنی

و خورشیدی که هر خواهنده ای را نور می بخشاید

هرکه مجنون نیست از احوال لیلـی غافلستــــ   وانکه مجنـون را بچشمـ عقـل بیند عاقلستـــــ
قرب صوری در طریق عشق بعد معنویستـــــــ   عاشق ار معشوق را بی وصل بیند واصلستــــ
اهل معنی را از او صورتـــــــــ نمی‌بندد فراقــــ   وانکه این صورت نمی‌بندد ز معنی غافلستـــــ
کی بمنزل ره بری تا نگذری از خویش ازآنکــــــ   ترک هستی در ره مستی نخستین منزلستـــ
گر چه من بد نامی از میخانه حاصل کرده‌امــــ   هر که از میخانه منعمـ می‌کند بی حاصلستـــ
ای که دل با خویش داری رو بدلداری سپـــــار   کانکـه دلـداری ندارد نزد مــا دور از دلستـــــــ
یاد ساحل کی کند مستغرق دریای عشقـــــــ   زانکه این معنی نداند هر که او بر ساحلستــــ
عاشقــان را وعـظ دانـا عیـن نادانیـــــــــــ بـود   کانکـه سرعشق را عالمـ نباشد جاهلستــــــ
ترکـــ جانـان گیر خواجو یا برو جــان برفشــان   ترکـ جانـ سهلستـ از جانانـ صبوریـ مشکلستــ

خواجویـــــــ کرمانیـــــــــــ